بخشی کوتاه از
نقد یک
سروده،
حرف عطف، ربط (اُ ) یا (وَ)ترسم که بمیرم و نبینم رُخِ ماهتیا زنده بمانم همه در حسرت و آهتدر مورد مصرع اول اولین بیت عرض شود؛ چنانچه (بمیرمُ) خوانده شود، رکن دوم "مفاعیل" به "مفاعلن" بدل میشود و وزن یکی از متفرعات وزن اصلی بهدست میآید و ایرادی بر آن روا نیست. یعنی وزن شعر از (مفعول مفاعیل ...) به (مفعول مفاعلن ...) تغییر پیدا میکند و چنانچه (بمیرم وَ) بخوانیم، وزن اصلی رعایت میشود اما در سرودهها بهکارگیری "وَ" بهجای "اُ" خلاف سنت شاعران پیشین بهشمار میرود. چراکه حرف ربط (وَ) (wa) واژهای عربی است و جز چند مورد در شاهنامه، قرنهاست که در شعر فارسی کاربرد زیادی ندارد، مگر اینکه قبل از واژگان تخفیف داده شده (وگرنه) و ... آمده باشد! البته گاهی در نثرها بهصورت تلفظ فارسیزبانان (va) بهکار گرفته میشود:(و خدا خواست .... دکترشریعتی)اما در محاورهها و شعرهای فارسی، تقریبا چیزی به نام (وَ) نداریم!جای آن دارد که سرایندگان به دوستان شاعرشان توصیه و تاکید کنند که از چنین اقدامی بپرهیزند، زیرا خلاف اندیشه و آثار ادیبان و شاعران درگذشته و امروزی است اما متاسفانه چنین پدیدهای در سرودههای امروزی بسیار روی میدهد.ما در شعرها و گفتوگوها از حرف ربط یا معادل فارسی آن همپایگی (اُ) استفاده میکنیم که صد در صد فارسی است و سابقهی آن باز میگردد، به زبان پهلوی، حتا قبلتر اما چون حرفی برای نشان دادن آن وضع نکردهایم و قرار دادن نشانه بر حروف فارسی نیز اصولا رایج نیست، برای نوشتن آن بهگونهی "وَ" عربی بهره میبریم."واو عطف" در زبان پهلوی بهصورت (او oo) به لفظ درمیآمده و تا آنجا که تاریخ ادبیات ایران نشان میدهد، تا چهارصد سال قبل از فردوسی نیز به همین ص فضل الله نکو لعل آزاد ...
ما را در سایت فضل الله نکو لعل آزاد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : blalazad6 بازدید : 139 تاريخ : سه شنبه 12 مهر 1401 ساعت: 3:39